نویسنده: جواد سروری
محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان میگوید که پاکستان همچنان پناهگاههای امن تروریسم و کارخانههای تولید بمب را در خود جای داده و از خاک این کشور پیام جنگ فرستاده میشود. آقای غنی گفت، گروهی که حملات اخیر کابل و سایر ولایتهای افغانستان را سازمان میدهند در خاک پاکستان و در شهرهای بزرگ آن دفاتر و مراکز آموزشی دارند.
اما واقعا دلیل این همه ناآرامیهای اخیر چیست؟ شدت گرفتن نا آرامیها و حملات تروریستی از عوامل گوناگونی متاثر میباشد که میتوان ان را به دو گروه کلی تقسیم کرد:
الف: عوامل داخلی:
رهبران مخالف دولت افغانستان (مخصوصا گروه طالبان و حزب اسلامی-حکمتیار) با ابراز دیدگاههای مذهبی افراد بیسواد و کم سواد جامعه را به سوی خود جلب مینمایند، در حالی که این عده از مردم از این امر غافلند که این رهبران با شعار دین، به جنگ دین میروند و حس قدرت طلبی این آقایان است که اجازه نمیدهد تا اسلام واقعی و نظرات مردم را بپذیرند.
فقر و بیکاری در یک جامعه نیز از دلایل نا امنی به شمار میآید، وقتی که قشری از جامعه دچار بیکاری و فقر میشوند، برای تامین نیازهای اقتصادی ممکن است دست به هر کاری بزنند، از آن جمله کارها و اقدامات، دست به دامان شدن به گروههای مخالف دولت است؛ چون: معمولاً این قشر از جامعه دل خوشی از دولت حاکمه نمیداشته باشند؛ لذا به راحتی به دام گروههای مخالف میفتند، تا از این طریق هم عقده یی که ناشی از عقب مانده گی اقتصادی در جامعه به وی به وجود آمده را ابراز دارند و هم صاحب روزی شوند.
در این مورد حساس، به مسؤولان عرض میکنیم که، مساله فقر و بیکاری را جدی گرفته با یک برنامه ریزی حساب شده زمینه کار و در آمد را برای قشرهای مختلف جامعه به ویژه جوانان فراهم نمایند. در این جا پیشنهاد ما به دولت این است که در بخش تولید، توجه بیشتری مبذول دارند و قسمتی از کمکهای بین المللی را در این زمینه که ساختار و آینده اقتصادی کشور بسته گی، دارد اختصاص دهند.
ب: عوامل خارجی
افغانستان به دلیل نقش و موقعیت جغرافیایی و ژیوپولتیک همواره در معرض دخالت قدرتهای جهانی وهمسایه گان بوده و است. اعتبار ژیوپولتیک افغانستان ریشه در موقعیت جغرافیایی آن بین آسیای میانه، و اقیانوس هند و شبه قاره هند دارد. از اواسط قرن نوزدهم، افغانستان با دخالتهای انگلیس رو برو شد که بعد از خروج انگلیس از منطقه این کشور جای خود را به امریکا داد.
نهایتاً شوروی در سال 1357 با انجام کودتا در افغانستان دولت دست نشانده یی بر سرکار آورد و متعاقباً آن را اشغال نظامی و فرایند پیدایش و توسعه و استمرار بحران را پایه ریزی نمود، که کشور ما هنوز هم در آتش آن میسوزد.
تولد طالبان
در ادامه مداخلات خارجی در سال 1383 گروهی به نام طالبان شکل گرفت، هرچند عقیده بر این است که طرح طالبان از سال 1371 در کندهار با نظارت سفیر انگلیس در پاکستان پیریزی شده است؛ اما آنچه که مسلم است (مولانا فضل الرحمن) رهبر جمعیت العلمای اسلام در پاکستان (معمار فکری وایدیولوژیکی جنبش طالبان) میباشد.
معمار سیاسی و اجرایی جنبش طالبان ظاهراً آقای نصر اله بابر، وزیر داخله بینظیر بوتو در پاکستان با همراهی سفیر و دولت انگلیس بوده است، که در این رهگذر (محمود مستیری) نماینده آن وقت سازمان ملل در امور افغانستان و دولت امریکا نیز مساعدتهای لازم را به عمل آورده اند که وزارت خارجه امریکا در سرطان 1377 تماسهای واشنگتن، با طالبان را تایید کرده بود.
به هر صورت با شکست طالبان و پیروزی مردم در افغانستان همه گان بر این باور بودند که پاکستان دست از مداخلات خود در امور افغانستان خواهد کشید؛ اما با وجود گذشت تقریباً سه سال از این آزادی، پاکستان نشان داد، که نمیتواند فرزند نا مشروع خود (طالبان و القاعده) را از دامان خود براند و هنوز هم به دخالتهای پنهان و آشکار خود در امور افغانستان ادامه میدهد. مداخلاتی که اکنون سران دولت افغانستان به طوری جدی و رسمی بدان اشاره نموده اند و باید هم اینگونه باشد، زمانی که استقلال، امنیت و ثبات مملکت مورد خدشه قرار میگیرد باید بدون ملاحظه و به طور مستقیم به طرف مقابل هشدار داده شود.
باید این نکته را نیز به دولتهای که 14 سال در افغانستان حضور نظامی داشتند، یاد آور شویم که افغانستان هیچ وقت از حملات تروریستی در امان نخواهد بود؛ مگر این که پاکستان، که آسایشگاه تروریستان شده است، تحت فشار بین المللی قرار گیرد تا دست از حمایت طالبان و دیگر گروههای تروریستی بر دارد.
پاکستان این مطلب را باید بداند که، ملت ما دیگر دخالت آنانی که نمیخواهند صلح و آرامش در این کشور تحقق یابد را تحمل نخواهند کرد. رهبران رژیم پاکستان باید بدانند که رهبران طالبان و گلبدین حکمتیار هیچ جایگاهی در اجتماع افغانستان ندارند، مردم ما هنوز پنج سال حکومت وحشت و سیاه استبدادی طالبان را از یاد نبرده اند، هنوز خون بیش از هشت هزار شهید بیگناه مزار شریف خشک نشده است، هنوز سرخی ریگزارهای حیرتان برجاست، هنوز قتل عام بامیان در ذهنها باقیست، البته بر همه گان روشن و واضح است که این قتل عامها با کمک ارتش پاکستان صورت گرفته است. این گروه با این جنایات که نسبت به مردم خود مرتکب شده اند، مطمئناً مردم بار دیگر به دولت قرون وسطایی اجازه پیروز شدن نخواهند کرد.
در پایان به مردم مسلمان پاکستان پیشنهاد میکنیم، تا به حکومت آن کشور مبنی بر اخراج طالبان و دیگر گروههای تروریستی از این کشور به وسیله تظاهرات و اعتراضات فشار وارد نمایند تا جامعه پاکستان از موجودیت تروریستان با مشکلات همانند افغانستان دچار نشوند.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/4019
تگ ها: